قصه منصور را باید یکی مثل #فردوسی بنویسد . تنها او میتواند شجاعت دل های بزرگ را توصیف کند.
آدم باید دلی به وسعت عالم داشته باشد تا از آسایش خود و آرامش دخترش مایه بگذارد ، به جنگ داعش و حامیانش برود یا از آن سختتر به مبارزه علنی با مافیای قاضیان فاسد مشغول شود.
که آن داعشی ، #خون_مردم را میریزد ، و این یکی #خون_مردم را در شیشه میکند.
منصور نظری #قهرمان مبارزه با داعشهای سازمانیافتهی مفسد خونمردم در شیشهکن هاست.
چیزی که همهگان شعارش را میدهند او تاوانش را میگذراند . شلاق و حبس !
آری !
دیروز فردوسی ، امروز مدافعان حرم ، فردا دوره ی منصور نظری است .
اینبار یک مرد پیدا شده است که ندای انا المرد او تن فاسدان را لرزانده و این ^ تو بمیری از آن تو بمیری ها نیست.^
آقایان ! اینبار نمیگذاریم قهرمانمان را به جرم افشای راز سر به مهرتان خفه کنید.
همه با هم فریاد میزنیم تا :
#قهرمان_عدالتخواهی_آزاد_شود
چند سال پیش آقای منصور نظری به مدارک و مستنداتی دست پیدا میکند که نشان از فساد چند قاضی در شهرکرد دارد
بعد از تدقیق و تحقیق و تکمیل مستندات اقدام به تحویل مستندات و پیگیری موضوع از طریق مراجع ذی صلاح مانند دادسرای کارکنان دولت می نماید که این پیگیری منجر به صدور کیفرخواست علیه قاضی متهم به فساد شده است
اما با لابی های انجام شده کیفرخواست به جریان نمی افتد و بازپرس پرونده به جای دیگری منتقل میشود تا اقدامات بی نتیجه بماند
اما آقای نظری پیگیری را از سطوح بالاتر انجام داده و مدارک را تحویل دادستان وقت میدهد
متاسفانه عدم دقت در پرونده توسط دفتر و زیرمجموعه دادستانی سبب میشود که مدارک برای پیگیری به دادگستری شهرکرد ارسال شود که قاضی مذکور در آنجا مشغول است
و این سبب میشود پرونده که به مدت سه سال در سکوت و از طریق مراجع پیگیری میشده به اطلاع قاضی رسیده و ایشان به جرم دخالت در امر غیر - یعنی اینکه موضوع به ایشان ربطی نداشته - از منصور نظری شکایت کنند
و چون شکایت در خود شهرکرد بوده ایشان که معاون دادگستری بودند از روابط خود استفاده کرده و منصور نظری را به1سال حبس و چند ضربه شلاق محکوم میکند حالا هم ۱۵۰ روز از دستگیری آقای نظری میگذرد
علیرغم تمام پیگیری های انجام شده و قول هایی که دادهاند همچنان برخوردی با قاضی فاسد انجام نشده است.